سؤالك:
1. کتاب خیلی (جذاب / جذب شده) بود که نمی توانستم آن را بگذارم.
2. من فکر می کردم مصاحبه خوب پیش رفته است، بنابراین بسیار (ناامید کننده / ناامید) بودم که شغل را نگرفتم.
3. من نمی خواستم به خواهرم بگویم که ماشین او را قرض گرفته ام، زیرا می دانستم او (عصبانی / عصبانی) خواهد شد.
4. من منتظر مطالعه تاریخ نبودم، اما در نهایت فکر کردم که آن (جذاب / جذاب) است.
5. من فقط تمام شب جلوی تلویزیون نشسته بودم. روز من واقعا (خسته کننده / خسته) بود.
إجابة الشبكة العصبية:
- او از دیدن فیلم های ترسناک (لذت برد / لذت برد) و همیشه به دنبال فیلم های جدید بود.
- او به زور خندید و به من گفت که این قصه برایش (طنزآمیز / طنزآمیز) بود.
- او بسیار مهربان و محترم بود و همیشه با من (صبور / صبور) بود، حتی در مواقع دشوار.
- او همیشه از تماشای فیلم های عاشقانه (لذت می برد / لذت می برد) و هرگز از آنها خسته نمی شد.
- من برای اولین بار به کشور خارجی سفر کردم و واقعا از دیدن مناظر زیبا و فرهنگ محلی (هیجان زده / هیجان زده) شدم.