MOJAB 24

یک داستان درباره اعتیاد به برنامه نویسی بگو

یک برنامه نویس جوان به نام محمد وجود داشت که از کودکی علاقه زیادی به کامپیوتر و برنامه نویسی داشت. او همیشه به دنبال یادگیری زبان‌های برنامه نویسی جدید بود و هر روز ساعت‌ها را پشت کامپیوتر خود سپری می‌کرد.

با گذشت زمان، محمد به یک برنامه نویس حرفه‌ای تبدیل شد و به یک شرکت معتبر ملحق شد. او هر روز به کار می‌رفت و ساعت‌ها روی پروژه‌های مختلف کار می‌کرد. اما با گذشت زمان، محمد به تدریج اعتیاد به برنامه نویسی پیدا کرد.

او هر لحظه فرصتی پیدا می‌کرد تا به کامپیوتر بنشیند و کد بنویسد. حتی در خانه، در تعطیلات یا حتی در جشن‌ها، او همیشه با لپ‌تاپ خود همراه بود و به برنامه نویسی مشغول بود. او از دیگر امور زندگی خود بی‌اهمیت شده بود و تمام تمرکز و انرژی‌اش را به برنامه نویسی اختصاص داده بود.

در نهایت، اعتیاد محمد به برنامه نویسی به او آسیب جدی وارد کرد. او از دیگر اعضای خانواده و دوستانش دور شد و حتی در محل کار هم مشکلاتی پیش آمد. او به تدریج از واقعیت‌های زندگی‌اش فرار کرد و تنها با کامپیوتر و کدنویسی‌اش ارتباط داشت.

در نهایت، محمد متوجه شد که اعتیادش به برنامه نویسی به او زندگی معمولی و سالمی نمی‌دهد. او تصمیم گرفت به کمک مشاوره و پشتیبانی حرفه‌ای بپردازد تا از این اعتیاد خلاص شود و دوباره به زندگی معمولی و سالم خود بازگردد.